وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
وبلاگ شِروينيُم

وبلاگ شِروينيُم

L i f e f l w s I n M O m e n t s

پستي بلندي هاي يك ذهن انتزاعي

به مطلب جالبي كه توي توييتر باهاش مواجه شدم توجه كنيد .. در سال هايي كه در يك شركت معروف توليد پوشاك مشغول به كار بودم، متوجه شدم كه شركت لباس هايي را كه فروش نمي رود را دور مي اندازد .. فوري به رئيس شركت مراجعه كردم و از او پرسيدم: چرا اين محصولات را به جاي انداختن در  زباله ها، در ميان كساني كه به لباس ها نياز دارند، پخش نمي كنيد؟

رئيس اين گونه پاسخ داد: محصولات ما را فقط ثروتمندان مي توانند بخرند. اگر اين لباس ها را در تن فقرا ببينند، ناراحت مي شوند. علاوه بر اين ارزش معنوي شركت هم پايين مي آيد و خلاصه اينكه ضرر خواهيم كرد
آن روز فهميدم كه فقر به خاطر اين نيست كه فقرا را نمي توانيم سير كنيم بلكه علت فقر اين است كه نمي توانيم ثروتمندان را سير كنيم..


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: L i f e f l w s I n M O m e n t s نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

چشم اندازی از جنگ جهانی دوم

کشتی آمریکایی ایندیاناپولیس همون کشتی بود که اجزای بمب اتمی هیروشیما رو توی جزیره تینیان به پایگاه تحویل داد و حالا تو تاریکی شب آروم حرکت میکرد تا به یو اس اس بپیونده و به ژاپن حمله کنن. شب آرومی بود.. ملوانها بازی میکردن،کتاب میخوندن،بعضیام با کشیش توماس حرف میزدن .. یهو ژاپن از سمت راست کشتی حمله میکنه.ملوانها تا بخوان به خودشون بیان دیدن گرفتار ۳۵۰۰ گالن سوخت مشتعل که بخاطر چگالی آب به اطراف پرتاب میشه،هستن.سوخت مشتعل صدها فوت به هوا پرتاب میشد.یه جهنم واقعی به پا شده بود.(ادامه مطلب

ادامه مطلب

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

پادکست جوجه تیغی درون

سلالللاااام دوستای قشنگم ؛ سلللااام وبلاگ نویس های کار بلد .. خواستم بگم بالاخره بعد از چند روز صبر و حوصله تونستیم پادکست مربوط به پست جوجه تیغی درون رو بسازیم ..

قبل از اون باید ویژه تشکر کنیم از گوینده خوش صدای پادکست ؛ خانم مهربان ، که علیرغم مشغله کاری و فکری  با صدای دلنشینشون حالمون رو خوب میکنن

تنها خواسته ایی که از شما دارم اینه که با کامنت های قشنگتون  یه پَک کاملِ انرژی مثبت برامون بفرستید  (اگرم کامنتتون نمیاد دیگه لایک رو بزنید)

 

¦¦دانلود پادکست با لینک مستقیم و کیفیت عالی¦¦


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

احساسات رو مدیریت کنید

تــا مـیتـونـید به هـم انـرژی مثبت بدید ، ازتـون خواهش میکـنم .. از زیر سنگـم شده بگردید خوبی هـای همدیگه رو پیدا کنـید و دائما به روی هم بیارید!  ،  بخدا کار سختی نیست .. نمیدونید چه تاثیری میتونه داشته باشه توی زندگی ها .. بگردید خوبی‌های خواهر و برادرا تونو پیدا کنید و روزی سه چهار بار به روشون بیارید .. بزارید اعتـماد به نفس پیدا کنن ، بزارید تو جمع ها قدرت از ته دل خندیـدن داشته باشن! .. اگه دماغش بزرگه ، اگه انحراف فک داره ، اگه چهره‌ی زیبایی نداره .. لطفا ، لطفا  اینا رو نبینید ، چهاربار  با فاصله زمانی کم که ازش تعریف کردید  خودتون می‌بینید چقدر زندگیش رنگ میگیره ، چقدر زبونش باز میشه و چقدر همین وا شدن گره های شخصیتی به پیشرفتش کمک میکنه .. بازم ازتون عاجزانه خواهش میکنم ، خواهش میکنم بگردید اون بالقوه رو پیدا کنید و مددااام یادآوریش کنید تا خودشو پیدا کنه  ..  بهتون قول میدم اگه همه ما اینطور باشیم ایران گلستون میشه :)    لطفا انسجام خونواده رو حفظ کنید ، برای زندگی خانوادگی محدودیت هایی مطرح کنید که نزاره فضای خونه رو بریزید کف کوچه اینستاگرام!     مادر ها مقدسن و قابل پرستش  .. پس بپرستیدشون که منبع تمام شور و نشاط و خلاصه موتور زندگی بخش خانواده هستن .. بابا ها ستون خونوادن  .. تا میتونید ازشون تعریف کنید و نگاهی که بهش دارید نگاه شاگرد به معلم باشه   (صاف تو چشماش زل بزنید و رک بگید تو ستون خانواده ایی  ،  تو تکیه گاه و دلیل تا الان زنده بودنمی  .. بزارید بفهمه چقدر دوستش دارید)    خلاصه سعی کنید طوری زندگی کنید که خدا به فرشته هاش بگه  :  نگا کنید .. منظورم این بود :) 

 

-وقتی این ترانه رو می‌شنوم کلی انرژی میگیرم

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

پستی بلندی های یک ذهن انتزاعی

داشتـم بـه این فکـر میکردم کـه چـرا بعضی آدما ایـنقـدر بـه مـاه تولـدشون افـتخار مـیکنن .. طبیعتا چنین برچسب هایی نتیجه خواست خود شخص نبوده که بگه من میخوام مثلا اردیبهشت به دنیا بیام تا برچسب اردیبهشتی مغرور بهم بخوره .. اصلا این نوع افتخار نژادپرستی هم به حساب میاد ، چون انتخاب ماه تولد هم مثل انتخاب رنگ پوست و قوم و طایفه دست خود آدم نیست! جالب اینجاست که افراد متولد در هر ماهی، بهتر از ماه‌های دیگه هستن .. یا همین هفته قبل ، این همه ازدحام بود جلو بیمارستان‌ها فقط بخاطر اینکه طرف تاریخ تولد بچه اش رُند باشه .. خب ، اگه ناقص بشه چی؟ این چه خیانتیه؟ حالا مثلا من 16 فروردین بدنیا اومدم چیشد ؟ تاریخ تولدم اصلا رند نیست ولی کلی کمالات و فضائل اخلاقی دارم ماشالله هزار ماشالله  (حالا نیاید بگید شروین خودشیفته هست و این حرفا) من سعی میکنم یکم طنز بنویسم  ..  البته واقعیات رو به صورت طنز مینویسم ^_^ .. و اینکه ماه های تولد همشون مثل همن  و متفاوت بودن ماه تولد نشونه برتری نیست .. ولی فروردینی ها یکم بهتر.. 


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

این نسل از آسمان نیامد ؛ از زمین رویید ، همچون تو

یه تعریف نادرستی که تو ذهن مردم جا گرفته اینه که خیال میکنن شخص شهید زندگی خیلی عارفانه و ملکوتیو و نمیدونم چی چی و خلاصه غیرnormalیی داشته .. شاید این ذهنیت غلط زمانی شکل گرفت که یه عده اومدن دین و شرع رو یه ارزش و عقیده جلوه دادن ، تا واقعیت! .. خب طبیعیه که ارزش ها در طول زمان کم و زیاد میشن یا تغیر میکنن .. به همین خاطر در جریان #شهید_غیرت ، یه عده نتونستن این واقعه رو هضم کنن و شروع کردن به مخالفت با شهید دونستن ایشون و ارزشمند بودن عمل شهید .. چندی پیش بحثی بین من و یکی از مخاطبان وبلاگ شکل گرفت سر مسئله شریعت و دین ، که با کامنت آخری که گذاشت متوجه شدم این گفتگو پایانی نخواهد داشت  یا اگر به جایی ختم بشه  نتیجه ایی در پی نداره  (چون اساس فکری ما متفاوته) برای من وجود خداوند ، مذهب ‌شیعه ، اهلبیت و قرآن ، واقعیت های انکار ناپذیری هستن که دارم باهاشون زندگی میکنم و در زندگیم لحاظ شده هستن (مثل غذا و لباس و فرزند) .. و ایشون وجود خداوند و دین رو یک عقیده و ارزش میدونه که اگر توسط کسی پذیرفته نشه  دیگه وجود نداره.. شاید اگر اون عده از مردم این واقعیت رو بپذیرن که پیروی از ولایت و اطاعت از اون تفاوتی با پیروی از طبیب و پزشک نداره ، مسئله ایی مثل شهادت آقای الداغی رو هم بهتر درک کنن ، اینکه شهدا از فضا نیومدن و مثل همه ما زندگی پر فراز و نشیبی داشتن (توی فیلم اخراجی ها این موضوع به درستی بیان شده)


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ایتا ؛ دلبر نارنجی پوشم

مـا اینستاگرام رو حذف کردیم که تایم خالی پیدا کنیم ، نمک‌گیر ایتا شدیم.. گوشی رو روشن میکنم ، ناخودآگاه میام ایتا .. کانال ها رو چک میکنم .. (تا اینجا واسه یه پیام‌رسان عادیه)  منتها اونجا که قراره بیام بیرون ، باز ناخودآگاه هم میره رو اون آتیشه بالای صفحه .. بعد شونصد تا کانال که عضو نیستم رو هم با هشتگا چک میکنم .. به خودم میام میبینم دوساعت گذشته! .. تا میام فرار کنم  ، آرش پیام میده .. بعد باید دوساعت وویس بدم به آرش..چون هنوز نرفته کلاس اول و خوندن نوشتن بلد نیست .. یه اسکرین شـات میزارم از ایتا ، بفهمید چی میگم 


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

محض رضای خدا ؛ از دورن فرو ریختم

چه اتفاقی میافته که به جوون 36 ساله ، با کلی آرزو و خدمت های بی‌نظیری که به جامعه وبلاگ نویسی فارسی کرده  میافته گوشه خونه و با ظاهری کاملا راضی منتظر فرارسیدن حکم خدا میمونه؟ من نه تا امروز آشنایی با آقای صابر راستی کردار داشتم ، نه تخصصی در حوزه وب که بخوام از کمک های بی‌نظیرشون استفاده کرده باشم ، گرچه همین فونتی هم که روی وبلاگم نشسته ساخت ایشونه ¦ سرطان ، دوجور آدمو ذوب میکنه هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی اثرات مخرب وحشتناکی میزاره .. همونطور که دختر عموی من با 30 و چند سال سن دچار سرطان خون شد و چند ماه تمام فقط عذاب کشید ¦ وقتی وارد وبلاگش شدم و مطلب آخر رو تا ته خوندم ، قشنگ از درون فرو ریختم ¦ من با تمام وجود سلامتی رو برای صابر راستی کردار از خدا میخوام .. و از همه کسایی که این مطلب رو میخونن میخوام که اگه توان مالی دارن ، به وبلاگ آسمانم یه سر بزنن و کمک کنن .. اگرهم نمیتونن کمک مالی کنن خواهش میکنم یه زیارت عاشورا برای ایشون بخونید ❣️


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

پستی بلندی های یک ذهن انتزاعی

ساعت ها که امسال تغیری نکردن به شدت روی رویه زندگی مردم تاثیر گذاشته ، مثلا من ساعت 05:00 صبح(بیست دقیقه قبل از طلوع) از خونه میزنم بیرون و میرم مغازه رو باز میکنم و تا ساعت هفت تو خیابون اصلی شهر سگم نیست .. بعد ساعت شیش صبح گنجشکا از خواب بیدار میشن و میبینن  عِه!! ساعت از ساعت گذشته و خورشید خانم یه ساعت زودتر از قرار هر سال بالا اومده و یه لعنت بر باعث و بانیش میفرستن تا ساعت هفت و نیم کم کم مردم بیرون میان و زندگی شروع میشه .. بعد روند اومدن مشتری ها هم طوریه که اول کارگرای شهرداری میان صبحونه میبرن ، بعد کرور کرور دانش آموزا میان شیر کاکائو با کیک کاکائویی می‌خرن برا مدرسه شون (صبح جمعه ها به جای اینا خونواده هایی میان که دارن میرن سمت خونه باغا⚽) ، بعد از اینا نوبت مامانای خونه داره که بیان برا ناهار خرید کنن ^_^  همه اینا تا ساعت دهِ ، بعدش خلوت میشه تا دوازده و سی دقیقه که کم کم مردم بر می‌گردن خونه هاشون و برا اون تایم باید یخچال نوشابه ها پر باشه  


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مختصری از مالک یک ذهن انتزاعی

اولین بویی که به مشامم رسید ، بوی شرجی طاقت فرسای جنوبی ، در نیمه فروردین بود.  روزی که به شکل عجیبی از آسمان گرما می‌بارید ، نوزادی در خانه ایی فقیرانه در حال تجربه اولین های زندگیش بود .. سرپناهی که حتی ابتدایی ترین نیاز ها را ، آب را ، برق را هنوز نداشت .. زنی زیبارو با موهای زاغ و چشمانی نافذ به رنگ آسمان ، کودک تازه متولد شده اش را به آغوش گرفته بود و هر دو در انتظار مردی بودند که همه چیزشان بود .. جوان مردی که با سینه ایی ستبر و بازوانی چون آهن ، میخواست از اعماق هیچ ، یک زندگی بیرون بکشد!  و آثار آن رنج ها ، آن از خود گذشتگی ها و آن کمر خم نکردن‌ها امروز اینجا می‌نویسد ، از امید ها و از اوقات شادی که برای خود می‌سازد


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ساعت: ۰۷:۴۲:۱۷ توسط:شِروينيُم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious